سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Rentalcariran.com

سامی یوسف و تصاویر او

در سال‌های اخیر در جوامع غربی که جوانان بیشتر به سوی موسیقی پر تحرک علاقه نشان می‌‌دهند، جوانی مسلمان با خواندن ترانه‌هایی درباره پیامبر اعظم(ص)، به شهرتی جهانی دست یافت، او می‌‌گوید: «من با خواندن ترانه‌هایم وظیفه دارم که پیام اسلام را به مردمان دنیا برسانم.» نام این جوان 25 ساله «سامی یوسف» است... با او آشنا شوید...
    سامی یوسف در ماه جولای سال 1980 در آذربایجان به دنیا آمد. او در یک خانواده موسیقی‌دان متولد شد. به همین دلیل، موسیقی بخش تفکیک ناپذیر زندگی او را تشکیل می‌‌دهد. اولین تعلیمات و آموزش‌های سامی یوسف توسط پدرش انجام شد. پدرش نویسنده، شاعر و موسیقی‌دان معروف بین‌المللی است.
    سامی در سنین جوانی قادر به نواختن ابزار موسیقی متعددی بود اما علاقه خاصی به خوانندگی و نویسندگی از خود نشان می‌‌داد. در 18 سالگی، کمک هزینه تحصیل در آکادمی موسیقی در لندن را دریافت کرد.
    صدای زیبای او، با دانش وسیعش از نت‌ها و هارمونی‌ها تکمیل می‌‌شود. او همچنین درک بالایی از تئوری موسیقی و سبک‌های شرقی دارد. در واقع به ندرت می‌‌توان فردی یافت که همه این استعدادها را یک جا در خود داشته باشد.
    
    پیام اسلام
    
    سامی یک فرد مذهبی و مسلمان است که با آوازهای خود پیام اسلام را به جهان و جهانیان می‌‌رساند و جوانان را به سوی مذهب و هویت، ترغیب می‌‌کند.
    او می‌‌گوید: از تمام کسانی که نسبت به من مهربان و بخشنده هستند و از من حمایت می‌‌کنند سپاسگزارم. خدا تنها شاهد من است و می‌‌داند که چه در قلب من می‌گذرد. از اینکه مسلمان هستم به خود می‌‌بالم و احساس غرور می‌‌کنم. دوست دارم انسانها بدانند که با ایمان آوردن به خدا، همیشه در سایه الطاف او خواهند بود. خداوند بزرگ و بخشنده است و گناهان ما را می‌‌بخشد...
    چهره و تصویر او در بسیاری از کشورهای عربی، روی بیل‌بوردها رفته است، تلفن‌های همراه، با ترانه‌های او به صدا درمی‌آیند و کلیپ‌های ویدئویی او، پرطرفدارترین نسخه‌های MTV هستند.
    حتی در عربستان سعودی محافظه کار و سنتی، آلبوم اخیرش از مرز صد هزار نسخه! گذشته است. فروش کنسرت‌هایش آنقدر سریع است که مدیران برنامه را به تعجب وا داشته است. طرفداران جوانش را همیشه می‌‌توانید در اطراف هتل محل اقامتش بیابید که به دنبال گرفتن امضا و عکس با او هستند اما سامی از بابت این همه شهرت و معروفیت، ناراحت و گریزان است.
    
    ایمان و عشق به خانواده
    
    سامی یوسف اصالت آذربایجانی دارد. او در لندن بزرگ شده و همواره تحت تعلیمات پدرش بوده.اولین آلبوم خود را با نام «المعلم» در سال 2003 و به زبان عربی خوانده که منظورش از معلم، پیغمبر اسلام است . او خود را موظف می‌‌داند که پیام اسلام را با ترانه‌هایش به جوانان جهان برساند.
    سامی یوسف ترانه‌هایی به زبان انگلیسی، عربی و ترکی دارد. اکثر ترانه‌های او در مورد دو مقوله ایمان و عشق به خانواده است.
    موضوع آلبوم اخیرش اغلب در مورد مسائلی چون تروریسم، افراط گرایی، حقوق بشر و ایدز است.
    سامی یوسف امیدوار است که ترانه‌هایش محدود به مکان و زمانی خاص نشوند و آرزو دارد پیام خود را به همه جهان برساند. او می‌‌گوید:«من واکنش‌های مثبت زیادی را از سوی افراد غیر مسلمانی که با ماهیت تعمقی برخی از کارهای مرا دوست دارند، دریافت کرده‌ام و همین امر مرا شاد می‌‌کند... آرزوی من این است، روزی برسد که همه مردم، دیدگاهی همانند من نسبت به اسلام و مسلمانان پیدا کنند، همانند اسلام عمل کنند و همانند اسلام بیندیشند، این همان اسلام است.
    
    
    


    


    


    


    


    


    


    


    


    


    
    
    ترجمه : سمیره کاواری


ویکتور هوگو و زندگی او

   ویکتور ماری هوگو، داستان نویس ، شاعر و نمایشنامه نویس برجسته فرانسوی در 26 فوریه 1802 میلادی در "بزانسون " به دنیا آمد و در 22 می 1885 میلادی چشم از جهان فرو بست . او شخصیت برجسته ادبی در قرن 19 میلادی و نماینده پیشتاز و مدافع مکتب رمانیتسم بود . هوگو در جوانی محافظه کار بود ، بعدها به شدت درگیر امور سیاسی جمهوری خواهانه شد . آثار او به بسیاری از افکار سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره دارد . با این حالی در جوامع انگلیسی زبان دو رمان اصلی او بسیار مشهور و شناخته شده است . گوژپشت نوتردام (1833) و بینوایان (1862) .
    هوگو همچنین در سرودن اشعار غنایی در قرن 19 میلادی برجسته و سرشناس بود .


    ویکتور تا 10 سالگی با پدرش که ژنرال ارتش ناپلئون بود سفر می کرد و سپس در سال 1812 با مادرش که به شدت طرفدار نظام پادشاهی بود در پاریس اقامت گزید . او در مدتی کوتاه به عنوان شاعر و داستان نویس ، موفقیت هایی بدست آورد و در سال 1822 با معشوقه دوران کودکی اش ، " آدل فوشر" ازدواج کرد. خانه این زوج محل ملاقات نویسندگان پیرو مکتب رمانتیک بود . از میان این نویسندگان می توان به " آلفرد داویگنی " و "چارلز آگوستین سنت بوو" منتقد اشاره کرد .
    چاپ سومین مجموعه شعر هوگو ، قصاید و تصانیف عاشقانه (1826) ، دورانی پر تنش و پر از خلاقیت بوجود آورد . در طی 17 سال آتی ، مقالات مختلف ، سه رمان پنج جلد کتاب شعر و نمایشنامه از هوگو منتشر گردید . با این حال شکست نمایشنامه منظوم او در سال 1843 میلادی و به دنبال آن مرگ دخترش " لئوپولدین " ، به بسیار مورد علاقه وی بود وقفه ای در خلاقیت شگفت آورش ایجاد کرد .
    او در سال 1845 یک پست سیاسی در حکومت وابسته به قانون اساسی شاه لوئیس فیلیپه ، قبول کرد و در سال 1848 نماینده مردم شد و بعد از لوئیس ناپلئون بناپارت ، رییس جمهور " جمهوری دوم " در فرانسه شد . او علیه اعدام و بی عدالتی اجتماعی سخن راند و بعدها در مجمع قانونگذاری و مجمع وابسته به قانون اساسی انتخاب شد . وقتی ناپلئون در سال 1851 قدرت را به طور کامل در دست گرفت قانون اساسی ضد پارلمانی را جایگزین کرد . هوگو او را علنا خائن فرانسه نامید . عقاید جمهوری خواهانه هوگو باعث تبعدش شد . او ابتدا به بروکسل و سپس به جزیره جرزی و نهایتا به جزیره گریزین که از جزایر دریایی مانش است ، تبعید شد . در آنجا بود که به نوشتن درباره نکوهش اعمال ظالمانه حکومت فرانسه ادامه داد و مقالات مشهور او بر ضد ناپلئون سوم در فرانسه ممنوع شد . با این وجود این مقالات تاثیر زیادی از خود به جای گذاشتند .
    هوگو در تبعید در زمینه نویسندگی به تکامل و پختگی رسید و اولین اشعار حماسه مصنوع خود را با نام " افسانه قرن ها " کتاب بینوایان و ...نوشت . با وجود اینکه ناپلئون سوم در سال 1859 تمام تبعیدی های سیاسی را عفو کرد اما هوگو از پذیرش این عفو سرباز زد زیرا پذیرش عفو بدین معنی بود که او دیگر نباید از دولت انتقاد کند . او پس از سرنگونی امپراطوری روم در سال 1870 به عنوان قهرمان ملی به پاریس بازگشت و عضو مجمع نمایندگان ملی بعد به عنوان سناتور " جمهوری سوم " انتخاب شد .
    
    دیدگاههای مذهبی ویکتور
    
    دیدگاههای مذهبی هوگو در طول زندگی اش به سرعت تغییر کرد . او در جوانی به عنوان مسیحی کاتولیک سوگند یاد کرد که مقامات و مسئولان کلیسا احترام بگذارد . اما به تدریج تبدیل به کاتولیکی شد که به وظایف دینی اش عمل نمی کند و بیش از پیش به بیان دیدگاههای ضد پاپ و ضدکشیشی پرداخت . در طی دوران تبعید به طور تفننی به احضار روح می پرداخت و در سالهای بعد خداشناسی بر پایه عقل را که مشابه آنچه که مورد حمایت "ولتر" نویسنده فرانسوی بود، پا بر جا کرد .

    در سال 1872 وقتی متصدی آمارگیری از هوگو پرسید که آیا کاتولیک است یا نه او پاسخ داد : "خیر، من آزاد اندیش هستم . "هوگو هیچگاه بیزاری خود را از کلیسای کاتولیک از دست نداد . این انزجار به دلیل بی تفاوتی کلیسا نسبت به وضعیت بد کاری زیر سلطه ظلم وجود حکومت پادشاهی و شاید هم به خاطر قرار گرفتن اثر هوگو ( بینوایان ) در لیست کتابهای ممنوعه پاپ بود . هنگام مرگ دو پسرش ، چارلز و فرانسوا ویکتور ، او اصرار داشت که آنها بدون صلیب عیسی یا کشیش به خاک سپرده شوند . او در وصیت نامه اش هم همین شرط را برای خاکسپاری خود گذاشت . هوگو با اینکه معتقد بود عقاید کاتولیک منسوخ و رو به زوال است اما هیچگاه مستقیما از عرف و سنت انتقاد نکرد . او همچنان به عنوان فردی که به وجود خدا معتقد است ، باقی ماند . او عمیقا به قدرت و ضرورت حمد وستایش ایمان داشت .
    عقل گرایی هوگو را در اشعارش از قبیل "تورکمادا" (1869، درباره تعصب مذهبی ) ، پاپ (1878 ، کتابی است ضد کشیشی ) ، دین و ادیان (1880، در مرود رد سودمندی کلیساها ) و غیره می توان مشاهده کرد .
    هوگو می گفت: ادیان به تدریج از بین می روند ، اما این خداست که باقی می ماند. او پیش بینی می کرد که مسیحیت بالاخره روزی از بین خواهد رفت اما مردم همچنان به خدا ، روح و تعهد معتقد خواهند ماند .
    
    سالهای پایانی و مرگ هوگو
    
    وقتی هوگو در سال 1870 به پاریس بازگشت مردم از او به عنوان قهرمان ملی استقبال کردند . هو گو علیرغم محبوبیتش ، برای انتخاب دوباره در مجمع نمایندگان ملی در سال 1872 هیچ تلاشی نکرد . دو دهه آخر زندگی هوگو به خاطر بستری شدن دخترش در آسایشگاه روانی ، مرگ دو پسرش و نیز مرگ آدل (1868) بسیار ناراحت کننده بود . دختر دیگرش ،‌لئوپولدین ، در سال 1843 در یک حادثه قایق سواری غرق شد . هوگو با توجه به لطمات روحی و روانی که بر او وارد شده بود همچنان به نوشتن ادامه داد و در سیاست هم تا سال 1878، که سلامتی اش رو به زوال گذاشت ، فعال ماند . او در 30 ژانویه 1876 در انتخاب مجلس سنا ، که اخیرا تاسیس شده بود انتخاب شد دوره آخر فعالیت سیاسی او ، یک ناکامی به شمار می آید .
    در فوریه 1881 هوگو هفتاد و نهمین سالگرد تولدش را جشن گرفت . به پاس این حقیقت که هوگو وارد هشتادمین سال زندگی اش شده ، یکی از بزرگترین مراسم بزرگداشت برای این نویسنده که در قید حیات بود ، برگزار شد .
    مراسم جشن از روز بیست و پنجم فوریه با اهدای گلدان سور( نوعی چینی فرانسوی ) به هوگو آغاز شد . این نوع گلدان هدیه ای سنتی برای مقامات عالی رتبه بود که به ویکتور هوگو اهدا شد . روز 27 فوریه بزرگترین رژه در تاریخ فرانسه برگزار شد . رژه کننده ها شش ساعت راهپیمایی کردند تا از مقابل هوگو که پشت پنجره اتاقش نشسته بود رد شوند . سربازان راهنما برای اشاره به ترانه کوزت در بینوایان گل های گندم به گردن خود آویخته بودند .
    ویکتور هوگو در 22 می 1885 در 83 سالگی از دنیا رفت . مرگ او باعث سوگی ملی شد و بیش از 2 میلیون نفر در مراسم خاکسپاری او شرکت کردند . هوگو تنها به خاطر شخصیت والای ادبی در ادبیات فرانسه مورد تکریم قرار نگرفت بلکه به عنوان سیاستمداری که به تشکیل و نگهداری "جمهوری سوم " و دموکراسی در فرانسه کمک کرد از او قدردانی به عمل آمد .
    
    آدل فوشر و ویکتور هوگو
    
    آدل فوشر دختری بود سبزه روی با موهای مشکی و ابروانی کمانی . او در 16 سالگی بانویی خوش سیما و جذاب بود . آدل فوشر اولین عشق ویکتور هوگو بود و ویکتور او را بسیار تحسین می کرد . دوران نامزدی آدل و ویکتور را می توان به عنوان تراژدی عاشقانه توصیف کرد .

    ویکتور و آدل همدیگر را از بچگی می شناختند . دو خانواده فوشر و هوگو با هم بسیار صمیمی بودند و بچه هایشان هم با هم بزرگ شدند .
    زندگی عاشقانه هوگو زمانی آغاز شد که نوجوانی بیش نبود . او عاشق آدل ، دختر همسایه شان شد . مادر ویکتور او را از این عشق منع کرد . او معتقد بود که پسرش باید با دختری از خانواده بهتر ازدواج کند . مخالفت خانواده های این دو دلداده در مورد ازدواجشان باعث بوجود آمدن شرایط تراژیکی شد . پدر آدل "پیرفوشر" در خفا از موفقیت روبه رشد ویکتور در ادبیات هیجان زده بود اما می ترسید که مادام هوگو ، آدل را خوب و مناسب نداند در نتیجه به آدل هشدار داد که ویکتور فردی مغرور ، دمدمی مزاج و تن پرور است . با این وجود آن دو پنهانی با هم نامه رد و بدل می کردند . ویکتور بدون شک معتقد بود که ارتباط آنها به ازدواج ختم خواهد شد و آنقدر به این مسئله مطمئن بود که زیر نامه اولش را گستاخانه ، با نام " همسر تو " امضا کرد . بعد از گذشت دوسال و ردو بدل شدن 200 نامه توسط دو دلداده ویکتور و آدل با هم ازدواج کردند و صاحب 5 فرزند شدند .
    هوگو ، آدل را از صمیم قلب و به شدت دوست داشت و شاید برای مدتی آدل مطمئن بود که ویکتور را همان قدر دوست دارد . در سالهای اول نامزدی شان وقتی مادر آدل بیرون از خانه بود ، آدل بی معطلی و به طور پنهانی از مسیری تاریک می گذشت و به ملاقات ویکتور که زیر درخت شاه بلوط منتظر او بود می رفت مانند کوزت که پنهانی به دیدن ماریوس می رفت .
    اما آن دو جوان تر از آن بودند که معنای واقعی عشق و آنچه از آن می خواهند درک کنند . عشق آنها ، عشقی بچگانه بود . آنها در مورد تعهدات و از خودگذشتگی در راه عشق فکر نکردند آنها کودکانی بودند که با "عشق" بازی می کردند .
    ویکتور و آدل در 26 آوریل 1819 درست زمانی که ویکتور 19 سال و آدل 16 سال داشت ، آشکارا به یکدیگر ابراز علاقه کردند .
    آدل معتقد بود که هیچ چیز جز دخترکی فقیر با افراد طبقه بورژوا (طبقه متوسط ) نیست و عقیده او در این باره کم و بیش درست بود . با وجود ظاهر نسبتا خوبی که داشت اما چیز زیادی در مورد شخصیت او قابل ذکر نیست . او در مورد پوشش خود نه سلیقه داشت و نه زیرکی به خرج می داد و همیشه با لباسهای غیر رسمی ، از مد افتاده ظاهر می شد . آدل فردی سر به هوا و کم هوش بود و این امر باعث شد که وی از لحاظ فرهنگی عقب بماند . او به نبوغ آشکار و دستاوردهای همسرش فقط به خاطر ارزشهای مالی ارج می نهاد . او علاقه چندانی به شعر و شاعری نداشت . هر چند که بعد ها دو تن از بزرگترین شاعران فرانسه به وی علاقمند شدند .
    آدل جوان و ساده لوح بود. او فکر می کرد که ویکتور از او بتی ساخته و شاید حق با او بود . او ازصمیم قلب عاشق آدل بود و به او اطمینان می داد که این روح و روان ماست که به هم علاقه دارند نه جسم ما . او هیچ وقت نفهمید که چرا ویکتور تمام شب را بیدار می ماند و می نویسد و بعد از 10 سال ( در حقیقت ازدواج آنها ده سال طول کشید ) مادام آدل هوگو مرتکب عملی شد که تعجب آور نبود بالاخره روز عهدشکنی فرا رسید و او به همسرش ویکتور هوگو خیانت کرد .
    مسیو چارلز سنت بوو با هوگو کار می کرد و هوگو او را دوست خود می دانست . هوگو به سنت بوو جوان کمک کرد تا در حوزه شعر به تحقیق و تفحص بپردازد . در این مدت سنت بوو به زندگی مادام هوگو رخنه کرد .
    سنت بوو آدل را پنهانی در کلیسا ملاقات می کرد . اما ماهیت ارتباط آنها خسته کننده بود و به نظر می رسید مهم ترین بخش این قرار ، فریب دادن هوگو بود .
    رنج و عذاب اخلاقی هوگو در مورد این خیانت ، بسیار عظیم بود . درد او غیر توضیح بود . او همان طور که در ناامیدی دست و پا می زد نوشت : من به این عقیده رسیده ام که امکان دارد کسی که مالک تمام عشق من است ، دیگر به من علاقه نداشته باشد و به من اهمیت ندهد مدت زیادی است که من دیگر شاد نیستم این اتفاق او را به شدت جریحه دار کرد . هر کس بعد از مطالعه درد روحی او، به این فکر می افتد که آیا او قادر به فراموش کردن بود ؟ و از اینکه توانست آرامش خود را دوباره بدست آورد ، متعجب می شود. کلاف زندگی هوگو با آدل ، آرام آرام و مقابل چشمانش باز شد و تکه تکه از هم گسیخت و این شاعرو نویسنده ناچار شد که شادی را کنار ژولیت و ردوئت جستجو کند .
    
    داستان دختران هوگو
    
    ویکتور هوگو ، وطن پرست و نویسنده بزرگ فرانسوی دو پسر و دو دختر داشت . دختر بزرگ او ، لئوپولدین هوگو ، در سال 1824 به دنیا آمد و در 19 سالگی به همراه شوهر وفادارش و بچه ای که هنوز به دنیا نیامده بود در حادثه قایق سواری
در رودخانه سن غرق شد . دختر کوچک او ، آدل هوگو ، به بیماری روانی مبتلا شد . بسیاری از مردم از نوشته های ویکتور هوگو ، رمان نویس قرن نوزدهم ،‌لذت می برند اما معدود کسانی هستند که داستان تراژدی دخترش آدل هوگو را بدانند . آدل هوگو در دورانی که با پدر مشهور خود در جزیره گرنزی در تبعید به سر می برد ، عاشق یکی از افسران ارتش نیروی دریایی بریتانیا به نام ستوان آلبرت پینسون شد . اما عشقی که هیچگاه به سرانجام نرسید . آدل هوگو خاطرات عشق محکوم به شکست خود را طی عمر طولانی خویش بصورت رمز در دفترچه های خاطرات خود نوشت که اخیرا رمزگشایی شده اند .
    ستوان پینسون و آدل هوگو بسیار به هم علاقه مند بودند اما پدر آدل ، ویکتور هوگو ، مخالف این رابطه بود زیرا پینسون مردی عیاش بی آبرو و قمار باز بود و مبلغ زیادی را بواسطه قمار مقروض بود و برای اینکه طلبکارانش نتوانند او را به زندان بیاندازند به ناچار وارد ارتش شد . او در نامه های عاشقانه اش به آدل قول داده بود که با او ازدواج کند . ستوان پینسون برای انجام ماموریتی به هالیفاکس منتقل شد . آدل نیز در سال 1863 به دنبال او از خانه فرار کرده و به هالیفاکس در کانادا رفت . مخالفت پدر با رابطه آن دو موجب فرار آدل از خانه شد . او در هالیفاکس به دنبال محل سکونت پینسون می گشت تا بتواند با او تماس بگیرد . آدل در هالیفاکس هویت خویش را پنهان نمود و پانسیونی را ازیک زن آمریکایی به نام " ساندرز" اجاره کرد . وقتی آدل ، ستوان پینسون را ملاقات کرد و عشق جاودانی خود را به او نشان داد ، از جانب وی طرد شد . پینسون علاقه آدل را به خودش درک می کرد اما متاسف بود ... دیگر بین آنها رابطه ای وجود نداشت . او از آدل خواست به خانه و نزد خانواده اش بازگردد اما آدل این کار را نکرد . زمانی که پدر آدل راضی به ازدواج آنها شد . مرد جوان دیگر علاقه ای به او نداشت . آدل در ذهنش از پذیرش این حقیقت سرباز زد وسعی کرد او را به ازدواج با خود ترغیب کند . او هنوز هم وسواس گونه پینسون را تعقیب می کرد . و کارهای او را مخفیانه زیر نظر می گرفت . به طوری که وقتی متوجه نامزدی پینسون با یکی از دخترهای هالیفاکس شد ، نزد پدر آن دختر رفت و ادعا کرد که نامزد پینسون است و از او بچه ای در راه دارد . او حتی به خانواده اش هم نامه نوشت و به دروغ گفت که با پینسون ازدواج کرده است . آدل کم کم وقتی متوجه شد عشقش به پینسون یکطرفه است دچار افسردگی و جنون شد .
    ستوان پینسون سپس به باربادوس یکی از جزایر دریای کارائیب منتقل شد و آدل هم در حالیکه بیماری روانی اش در حال شدت یافتن بود به دنبال او به باربادوس رفت و در کوچه و خیابان زندگی می کرد . در آخر زنی بومی به نام "مادام با" از او مراقبت کرده و به او کمک کرد که به خانه پدری اش بازگردد . آدل بقیه عمر خود را در پاریس به نوشتن خاطراتش گذراند و درسال 1915 در سن 85 سالگی، در حالیکه بیشتر از پدر و مادر ، خواهر و برادرهایش عمر کرده بود از دنیا رفت .
    
    
    ترجمه : سعیده ناجیان


نگاهی به زندگی یک سوپر استار بالیود

 سلمان خان هنریشه مسلمان سینمای بالیوود در 27 دسامبر 1965 بدنیا آمد.نام پدرش سلیم خان و مادرش سلما خان است . او دارای دو برادر با نامهای ارباز خان و سهیل خان و یک خواهر با نام آلویرا خان و یک خواهر ناتنی با نام: آرپیتا خان می باشد .


    شاید عده کمی بدانند که این بازیگر پر قدرت با آن چهره جدی که همه او را با ساخته سوراج بارجایتا با عنوان مین پیارکیا شناخته اند نخستین بار در واقع در فیلم بیوی هوتا آیسی ساخته جی کی بهاری به سینما قدم گذاشت.
    نقش مقابل او را رکا ایفا می کرد که او را از یک بچه لوس و گندیده به یک شخصیت اجتماعی با رفتاری قابل توجه پیدا می کند. سلمان خان که دوستانش او را سالو صدا می کردند پس از دوخان مطرح دیگر هند یعنی شاهرخ خان و امیر خان به یک خان محبوب دیگر بدل شد. پسر سلیم خان بزرگ که همراه با جاوید اختر یک تیم نویسندگی موفق را به براه انداختند همراه دو خواهر و دو برادر دیگر بزرگ شد. این بازیگر در این سالها شانه به شانه شایعات در حرکت بود. ماجرای جدایی غیر منظره اش از آیشوریا رای پس از دو سال نامزدی به یک حادثه بی پایان بدل شد تا جایی که او حاضر نیست حتی در یک فیلم دیگر با این ستاره زن همبازی شود و دلیلش را تنها برخی از مسایل شخصی عنوان نمود.

    از سویی خبر درگیری اش با ویویک اوبری به خاطر همین مسئله و اینکه در یک شب 41 بار او را به صورت تلفنی تهدید به مرگ می کند به بمب خبری مجلات تبدیل می شود.سلمان خان بارها به خاطر حمل اسلحه ،درگیری و تصادف از سوی پلیس دستگیر شده تا جایی که در اکتبر 2002 نزدیک بود به خاطر یک تصادف منجر به فوت به ده سال زندان محکوم شود. او که در سال 2001 به عنوان هفتمین چهره محبوب جهان از سوی مجله پیپل معرفی شده.او علی رغم همه شایعات توانسته سوپر استار سینمای هند باشد و شاید این به خاطر مسایل اجتماعی باشد که درگیرش است .خصوصا دیدارهای همیشگی اش از کودکان در بیمارستانها و فعالیت های خیریه اش. سلمان خان به دوربین_سینمای خانگی و اتومبیل مرسدس بنز علاقمند است . نوشیدنی مورد علاقه او نیز چای سردمی باشد.
    
     این سوپر استار سینمای هند بد اخلاق و غیر قابل پیش بینی بوده و همچنین مانند کودکان بهانه گیر است.سلمان خان آدم غیر عادی و وسواسی می باشد . او هرگز حاضر نیست تمرینات بدنیش را از دست بدهد.وی در مورد پاکیزگی خیلی سختگیر می باشد بطوری که ساعتهاحمام کردن او یا حتی شستن دندانها یش وقت می گیرد .

    
    سبک پوشیدن لباس:
    
     این هنر پیشه سینمای هند خیلی کم لباسهای رسمی به تن می کند و عاشق لباسهای خودمانی، سیاه و آبی، شلوارهای تنگ با پیراهن یا تی شرت می باشد . او لباسهایش را از لندن و گهگاه از سنگاپور خریداری می کند.
    
    
    داستان صابون:
    
    یکی از تفریحات و سرگرمی های سلمان خان جمع آوری صابون می باشد . اودر حمامش هم کلکسیونی از صابونهای دلخواهش که دست ساز و گیاهی می باشند را جمع آوری کرده .صابونهای مورد علاقه او ساخته شده است از میوه های طبیعی و عصاره گیاهان است.
    
    روزبه گلشنی


مشکلات‌ زناشویی‌، بخاطر بی‌اطلاعی‌زوج‌هاست‌

    دکتر مجد، روان‌ پزشک‌ و مدرس‌ سلامت‌ جنسی‌،می‌گوید: تمام‌ مذاهب‌ دنیا آموزش‌ مسایل‌ جنسی‌را لازم‌ دانسته‌اند و این‌ مسایل‌ باید طوری‌ مطرح‌شود که‌ از چارچوب‌های‌ فرهنگی‌ و آداب‌ ورسوم‌ هر کشوری‌ تخطی‌ نشود..... دکتر

می‌افزاید:مسئله‌ جنسی‌ بر خلاف‌ دید عامه‌ مردمی‌ مسئله‌ای‌کاملا پزشکی‌ است‌...
    یعنی‌ اصلا حرف‌های‌ عجیب‌ و غریبی‌ نمی‌زنیم‌،همان‌ طور که‌ سایر پزشکان‌ به‌ راحتی‌ برای‌ مردم‌از مسایل‌ سلامت‌ ریه‌ صحبت‌ می‌کنند، من‌ هم‌ درمورد مسایل‌ سلامت‌ جنسی‌ به‌ راحتی‌ صحبت‌می‌کنم‌. مردم‌ با سلامت‌ قلب‌ و ریه‌ آشنا هستند، امابا سلامت‌ جنسی‌ آشنا نیستند و این‌ کلمه‌ واقعابرایشان‌ یک‌ (تابو) است‌. وی‌ به‌ سلامت‌ گفت‌: درمطالعات‌ دانشمندان‌، ریشه‌ این‌ تابو بر می‌گردد به‌نه‌ هزار سال‌ پیش‌ از میلاد مسیح‌، یعنی‌ تقریباهمیشه‌ مردم‌ دنیا نسبت‌ به‌ این‌ مفهوم‌ طور دیگری‌نگاه‌ می‌کردند. مردم‌ گمان‌ می‌کردند از آنجایی‌که‌ این‌ موضوع‌ خصوصی‌ است‌، نباید گفته‌ شود ومورد بحث‌ قرار گیرد... البته‌ این‌ (تابو) در طول‌تاریخ‌ تغییراتی‌ هم‌ داشته‌ است‌، گاهی‌ پر رنگ‌ وگاهی‌ کمرنگ‌ شده‌ است‌. برای‌ مثال‌، دربعضی‌ ازکشورها، همه‌ چیز خیلی‌ واضح‌ گفته‌ می‌شود، مثل‌:آمریکا و کشورهای‌ دانمارک‌، فنلاند، نروژ وسوئد... اما در بعضی‌ کشورها این‌ (تابو) خیلی‌شدید شد و هیچ‌ چیزی‌ درمورد آن‌ گفته‌ نشد،مثل‌ کشور خودمان‌ و سایر کشورهای‌

خاورمیانه‌...اما در کشور هندوستان‌ آمدند و از این‌ رابطه‌مجسمه‌ها ساختند و درمکان‌های‌ عمومی‌ شهرهانصب‌ کردند... دریونان‌ آموزش‌ جنسی‌ توسطجادوگران‌ انجام‌ می‌شد، اما زمانی‌ که‌ جادو گران‌از آن‌ مطلب‌ سوء استفاده‌ کردند، مردم‌ کم‌کم‌ ازآن‌ زده‌ شدند و این‌ موضوع‌ به‌ شکل‌ یک‌ تابوی‌سفت‌ و سخت‌ درآمد تا اینکه‌ سقراط و ارسطوآموزش‌ سلامت‌ جنسی‌ را دوباره‌ شروع‌ کردند وپس‌ از آن‌ کم‌ کم‌ اندیشمندان‌ سعی‌ کردند که‌آموزش‌ را در دست‌ بگیرند و آن‌ را از حالت‌ تابودرآورند......
    وی‌ در ادامه‌ گفت‌: به‌ نظر می‌رسد که‌ از دوره‌صفویه‌ به‌ بعد آموزش‌ این‌ مسایل‌ در ایران‌ ممنوع‌شد. اتفاقا بر خلاف‌ آنچه‌ که‌ بسیاری‌ از مردم‌ گمان‌می‌کنند، پس‌ از انقلاب‌ اسلامی‌دوباره‌ آموزش‌رابطه‌ جنسی‌ در ایران‌ آغاز شد... خود من‌درست‌ پس‌ از انقلاب‌ توانستم‌ دوره‌های‌ آموزشی‌را برگزار کنم‌، البته‌ در سالهای‌ اخیر شرایط بسیاربهتر شده‌ است‌. دکتر مجد در ادامه‌ می‌گوید: من‌بایدبه‌ یک‌ نکته‌ اساسی‌ اشاره‌ کنم‌; بیش‌ از نیمی‌ اززوج‌هایی‌ که‌ در ایران‌ طلاق‌ می‌گیرند،به‌ دلیل‌مشکلات‌ جنسی‌ تن‌ به‌ جدایی‌ می‌دهند ،مسلمااین‌ هفتاد درصد خیلی‌ خوب‌ می‌دانند که‌ نداشتن‌آموزگار جنسی‌ می‌تواند چه‌ ضربه‌ای‌ به‌ این‌رابطه‌ زناشویی‌ وارد کند و مفهوم‌ این‌ ضرر را به‌خوبی‌ درک‌ می‌کنند، از طرفی‌ هم‌ بسیاری‌ ازمردم‌ خجالت‌

می‌کشند به‌ طور خصوصی‌ به‌روان‌پزشک‌ مراجعه‌ کنند تا معالجه‌ شوند، اماوقتی‌ که‌ در جلسات‌ گروهی‌ یا از وسایل‌ ارتباطجمعی‌ و جراید اطلاعات‌ گرفتند، شاید مشکلشان‌حل‌ شود و اگر حل‌ نشد حداقل‌ دیگر خجالت‌نمی‌کشند که‌ به‌ روان‌ پزشک‌ مراجعه‌ کنند... مجدهمچنین‌ با اشاره‌ به‌ این‌ که‌ انسان‌ها برای‌ همه‌کارهای‌ زندگی‌شان‌ باید دوره‌ ببینند گفت‌: مردم‌نیازمند هستند که‌ برای‌ مسواک‌ زدن‌، خواندن‌،نوشتن‌ و... آموزش‌ ببینند، آن‌ وقت‌ چه‌ طورمی‌توانیم‌ بدون‌ آموزش‌های‌ لازم‌ و صحیح‌ رابطه‌جنسی‌ سالم‌ داشته‌ باشیم‌؟
    چگونه‌ می‌توانیم‌ یکی‌ از اصلی‌ترین‌ ارکان‌ زندگی‌زناشویی‌ را بدون‌ دوره‌ آموزشی‌ به‌ خوبی‌اجراکنیم‌؟ درقرون‌ اخیر، ما مشکلات‌ زیادی‌ را دررابطه‌ با (مسایل‌ جنسی‌) می‌بینیم‌ که‌ هر یک‌ دلیل‌دارند... تجاوز، کشت‌ وکشتارهای‌ جنسی‌، خرید وفروش‌ زن‌ها و متاسفانه‌ مسایل‌ جنسی‌ به‌ عنوان‌یک‌ تجارت‌، همه‌ و همه‌ ناشی‌ از بی‌اطلاعی‌ دراین‌ زمینه‌ است‌. در تحقیقی‌ که‌ خودم‌ انجام‌ دادم‌،به‌ 100 دختر دانش‌آموز آموزش‌ دادم‌ و پنج‌سال‌ آنها را تحت‌ نظر گرفتم‌. جالب‌ است‌ که‌بدانید، هیچ‌ کدام‌ از این‌ دختران‌ آموزش‌ دیده‌اصلا منحرف‌ نشدند و اکنون‌ زندگی‌ زناشویی‌خیلی‌ خوبی‌ دارند. در این‌ تحقیق‌ با 100 دختری‌که‌ منحرف‌ شده‌ بودند مصاحبه‌ کردیم‌ و دیدیم‌ که‌هیچ‌ کدام‌ پیش‌ از انحراف‌ اصلا اطلاعاتی‌ درمورد رابطه‌ جنسی‌ نداشتند... نداشتن‌ آموزگارباعث‌ می‌شودکه‌ عده‌ای‌ بیمار، با یک‌ بستنی‌ سردختران‌ بی‌اطلاع‌ کلاه‌ می‌گذارند.
    مجد در پایان‌ دوباره‌ متذکر شد، مشکلات‌زناشویی‌، به‌ خاطر بی‌اطلاعی‌ زوجین‌ است‌.


    آیا تا به‌ حال‌ فکر کرده‌اید که‌ آموزش‌ سلامت‌زوجین‌ می‌تواند بر آمار جدایی‌ تاثیر داشته‌ باشدیا نه‌؟ در این‌ باره‌ دکتر مجد می‌گوید: مشکل‌شماره‌ یک‌ مردان‌ و زنان‌، بی‌اطلاعی‌ می‌باشد وهمین‌ امر باعث‌ می‌شود زوج‌ها نتوانند از یکدیگرورابطه‌ جنسی‌ لذت‌ ببرند. اغلب‌ کسانی‌ که‌ به‌ دلیل‌مشکلات‌ جنسی‌ طلاق‌ می‌گیرند، اصلا مشکل‌ بدنی‌خاصی‌ ندارند، تنها نمی‌دانند که‌ هنگام‌ نزدیکی‌باید چه‌ کار کنند. پس‌ از نداشتن‌ اطلاعات‌،شایع‌ترین‌ مشکل‌ جنسی‌ مردان‌ ایرانی‌، زودانزالی‌ و شایع‌ترین‌ مشکل‌ جنسی‌ زنان‌(واژینیسیوس‌) است‌، یعنی‌ زن‌ به‌ دلیل‌ درست‌انجام‌ نگرفتن‌ ارتباط جنسی‌ و نیز ترس‌های‌بیجایی‌ که‌ از ارتباط جنسی‌ وجود دارد و امکان‌مقاربت‌ را از بین‌ می‌برد، که‌ همه‌ این‌ مشکلات‌ به‌راحتی‌ تنها با آموزش‌، قابل‌ حل‌ است‌.
    
    کارگاه‌ آموزشی‌ برای‌ زوج‌های‌ جوان‌
    
    موسسه‌ (مهر و ماه‌) وابسته‌ به‌ سازمان‌ فرهنگی‌هنری‌ شهرداری‌ تهران‌ اقدام‌ به‌ برگزاری‌دوره‌های‌ آموزشی‌ دو ماهه‌ برای‌

زوج‌های‌جوان‌ تهرانی‌ کرده‌ است‌ که‌ با هدف‌ پیشگیری‌ ازمشکلات‌ زوجین‌ قبل‌ از ازدواج‌ انجام‌ می‌گیرد.مدیر عامل‌ موسسه‌ مهر و ماه‌ به‌ سلامت‌ می‌گوید:(این‌ دوره‌ها به‌ صورت‌ رایگان‌ از چهاردهم‌اردیبهشت‌ آغاز شد که‌ در فرهنگسراهای‌ دانشجو،بهمن‌، خانواده‌، دختران‌ و از اول‌ تیر ماه‌ در هشت‌فرهنگسرای‌ دیگر برگزار خواهد شد... سلیمانی‌ باابراز امیدواری‌ از اینکه‌ تا پایان‌ امسال‌، 25 هزارزوج‌ تحت‌ این‌ آموزش‌ها قرار بگیرندو پیش‌ ازورود به‌ زندگی‌ مشترک‌ آمادگی‌ لازم‌ را کسب‌کنند، گفت‌: افراد واجد شرایط می‌توانند بامراجعه‌ به‌ سایت‌ WWW.hamsar.ir و یا تماس‌با تلفن‌های‌ تهران‌، -3 88941332 برای‌شرکت‌ درکلاس‌ها ثبت‌نام‌ کنند.)
    
    
    منبع :سلامت


فتوای علمای قم علیه دستور احمدی نژاد


    دستور محمود احمدی نژاد مبنی بر صدور مجوز ورود بانوان به ورزشگاه ها با مخالفت مراجع عظام و حضرات آیات صافی گلپایگانی ، مکارم شیرازی ، فاضل لنکرانی و مصباح همراه شد.به گزارش برخی از خبر گزاریها حضرت آیت الله مکارم شیرازی از مراجع تقلید قم با اعتراض به دستور اخیر رییس جمهور مبنی بر حضور بانوان در ورزشگاه‌ها، از رییس‌جمهور خواست تا پیش از اتخاذ این گونه تصمیمات، با مراجع تقلید و علما مشورت کند..
     همچنین حضرت آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در آغاز درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم، به دستور اخیر رییس‌جمهور مبنی بر حضور بانوان در ورزشگاه‌ها اعتراض کرد و اظهار داشت: در همه‌جای جهان ورزشگاه‌های فوتبال به عنوان مکان‌های نا امنی شناخته می‌شوند که درگیری، زد و خورد و حتی گاه کشته‌هایی در پی دارد.
    وی با اشاره به پخش مستقیم بازی‌های فوتبال از صدا و سیما افزود: هنگامی همه در خانه به راحتی می‌توانند این مسابقات را به صورت زنده در تلویزیون ببینند، چه ضرورتی وجود دارد که بانوان و خانواده‌ها در فضای نا‌امن ورزشگاه‌ها و در این اماکن حضور پیدا کنند؟ چرا مسأله‌ای را که ضرورت ندارد این‌گونه در جامعه مطرح سازیم تا شوک شدیدی به جامعه وارد شود.
    این مرجع تقلید ضمن حمایت از اقدامات و خدمات رییس جمهور، بر ضرورت مشورت بیشتر با مراجع و علما تأکید کرد و ادامه داد: رییس‌جمهور محترم در این مدت کوتاه که از تصدی ریاست جمهوری می‌گذرد خدمات بسیاری کرده و در مسیر عدالت گام برداشته است، اما ایشان باید دقت داشته باشند مسایل کشور را یک شبه با یک تصمیم نمی‌توان حل کرد.
    وی افزود: در هر مسأله‌ای باید با مشاوران آگاه به آن زمینه مراجعه کرد. در مسایل دینی به مراجع و علما، در مسایل اقتصادی به اقتصاد‌دانان، در مسایل سیاست خارجی به آشنایان به سیاست خارجی و آقای رییس جمهور نباید تنها به مشاوران خودشان در این زمینه قناعت کنند.

    حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی هم‌چنین از ارسال پیامی برای آقای احمدی‌نژاد خبر داد و افزود : من فعلاً منتظر پاسخ رییس‌جمهور هستم و پس از آن به تفصیل در این‌باره صحبت می‌کنم.
    
    همچنین آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی نیز با صدور پیامی که به رسا نمابر شد، درباره حضور بانوان در ورزشگاه‌ها اعلام کرد: انتظار از مسؤولان محترم جمهوری اسلامی این است که با اعلام لغو این عنوان، نگرانی‌ها را رفع کنند.
    
    متن پیام این مرجع تقلید بدین شرح است:
    
    «بسم الله الرحمن الرحیم
    اگر چه اینجانب مکرر خطر اختلاط زن و مردم بیگانه و برنامه‌های مضره‌ای را که مخالف عفاف و حجاب بانوان و موجب تغییر شخصیت‌ اسلامی جامعه است، تذکر داده و به همگان در مورد آثار و عواقب سوء گرایش به آداب غیر اسلامی غربی هشدار داده‌ام، اکنون که مؤمنین در مورد حضور بانوان در ورزشگاه‌های کشور، سؤال و ابراز نگرانی می‌نمایند، حسب الوظیفه حرمت نظر زن و مردم اجنبی را به بدن یکدیگر از نظر جمیع فقهای عظام اعلام می‌نمایم.
    علی هذا حضور بانوان در این گونه برنامه‌ها خلاف شرع و تنازل ظاهر از مواضع اسلامی است.
    انتظار از مسؤولان محترم جمهوری اسلامی این است که با اعلام لغو این عنوان، نگرانی‌ها را رفع و موجبات خشنودی قلب مقدس حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه را فراهم نمایند.
    در همین رابطه مشاور رییس جمهور در امور علما و روحانیان از احتمال تجدید‌نظر در دستور رییس‌جمهور مبنی بر اجازه حضور زنان در ورزشگاه‌ها خبر داد.
    
    حضرت آیت الله فاضل لنکرانی نیز با صدور فتوایی اعلام کرد: از نظر فقهی نظر زن به بدن مرد حتی بدون لذت و ریبه جایز نیست؛ بنابر این شرکت بانوان در مکانهای عمومی ورزشی که همراه با اختلاط است به هیچ وجه جایز نیست.

    
    به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رسا، حضرت آیت الله محمد فاضل لنکرانی عصر دیروز (سه شنبه) با صدور فتوایی، حضور بانوان را در مکانهای عمومی ورزشی که همراه با اختلاط است به هیچ وجه جایز ندانست.
    متن کامل این فتوا بدین شرح است:
    بسمه تعالی
    به دنبال سوالات و استفتائات فراوانی که از طریق تلفن و یا به صورت کتبی و یا حضوری از اینجانب در رابطه با حضور بانوان محترم در ورزشگاهها شده است اشعار می دارد که اولا از نظر فقهی روشن است که نظر زن به بدن مرد حتی بدون لذت و ریبه جایز نیست و ثانیا از مسائلی که اسلام روی آن تکیه فراوان دارد عدم اختلاط زن و مرد است و ملاحظه شده است که اختلاط در جوامع غربی و متاسفانه در برخی نهادهای داخلی چه مفاسد فراوانی به دنبال داشته است. بنابر این شرکت بانوان در مکانهای عمومی ورزشی که همراه با اختلاط است به هیچ وجه جایز نیست و در این امکنه ولو مکانهای خاصی برای زنان اختصاص یابد اما مفاسد اختلاط بر آن مترتب است . و لازم است دولت محترم جمهوری اسلامی مکانهای مستقلی را با رعایت همه ضوابط شرعی برای بانوان جهت امور ورزشی اختصاص دهد و از این جهت تبعیضی بین آنان قائل نشود. انتظار آن است که حرکت مسئولین محترم در مسیر احیای ارزشهای اسلامی باشد و از اموری که موجب خدشه دار نمودن این امر است اجتناب نماید. خداوند به همه توفیق عمل به احکام اسلامی را عنایت فرماید.
    محمد فاضل
    
    
    حجت‌الاسلام محمد ناصر سقای بی‌ریا، در حاشیه دیدار از مدرسه علمیه معصومیه قم گفت: برخی رایزنی‌هایی از روز گذشته آغاز شده است و در صورت نیاز احتمال تجدید‌نظر دستور اخیر ریاست جمهوری وجود دارد.

    وی افزود: مسأله اخیر یکی از زمینه‌های کمک و حضور حوزه‌های علمیه در تصمیم‌گیری‌های جاری کشور است.
    مشاور رییس جمهور در امور علما و روحانیان ادامه داد: باید بررسی شود که آیا تصمیم‌گیری‌های دولت دارای مشکلات شرعی هستند یا نه؟
    همچنین آیت الله مصباح از حامیان دکتر احمدی نژاد نیز با این تصمیم دولت مخالفت کرده و آن را خلاف مسایل دین دانسته اند.
    برخی منابع آگاه از احتمال لغو دستور رییس جمهور در رابطه با حضور بانوان در ورزشگاه ها طی امروز یا فردا خبر می دهند و حتی لغو سفر رییس جمهور به زنجان را در راستای همین مسئله می دانند.
    همچنین از قم خبر می رسد سایر مراجع و روحانیون نیز در انتظار پاسخ رییس جمهوری هستند و گفته می شود در صورت عدم توجه مناسب با خواست مراجع حوزه علمیه قم واکنش شدید تری را نشان خواهد داد.
    لازم به ذکر است پیش از این نیز بحث حضور بانوان در ورزشگاه ها که پیشتر بصورت نظر خواهی و دریافت دیدگاه های فقهی و شرعی مطرح شده بود با نظر مخالف مراجع و مسوولان بلند پایه کشور همراه بود و به همین جهت دستور صریح احمدی نژاد برای حضور بانوان در ورزشگاه ها آن هم در شرایطی که لیگ برتر فوتبال پایان یافته بود و از سوی دیگر رویداد ورزشی داخلی دیگری نیز در پیش نبود تا ضرورت توجه به حضور بانوان در ورزشگاه ها را گوشزد کند سوالات بسیاری را در این زمینه طرح کرده بود.
    
    
    
    منبع: ایران نیوز - رسا نیوز