سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Rentalcariran.com

استدلال‌ قدرت‌ خداوند به‌ خلقت‌ زمین‌

   
خداوند با استدلال‌ قدرت‌ آفرینش‌ خود انکارقیامت‌ توسط کافران‌ و معاندان‌ را محکوم‌ می‌کند
    آیا ما زمین‌ را جمع‌ کننده‌ و در برگیرنده‌زندگان‌ و مردگان‌ قرار ندادیم‌ یعنی‌ زمین‌ به‌گونه‌ای‌ است‌ که‌ زندگان‌ را بر روی‌ خود و مردگان‌را در درون‌ خود جای‌ می‌دهد و در روی‌ زمین‌کوههای‌ استوار و بلند و سرافراز قرار دادیم‌ و شمارا به‌ آب‌ شیرین‌ و صاف‌ سیرآب‌ ساختیم‌. همه‌ این‌موارد نشانه‌هایی‌ از قدرت‌ خداوند در خلق‌ زمین‌و کوهها و چشمه‌های‌ جوشان‌ و... است‌ آنگاه‌چگونه‌ ممکن‌ است‌ انسان‌ قدرت‌ خداوند را انکارکند و باز هم‌ خداوند درباره‌ کافران‌ می‌فرماید:«وای‌ بر دروغگویان‌ (تکذیب‌ کنندگان‌) در آن‌روز قیامت‌، بروید به‌ سوی‌ آنچه‌ که‌ نسبت‌ به‌ آن‌تکذیب‌ می‌کردید یعنی‌ به‌ سوی‌ جهنم‌ سوزان‌روانه‌ شوید».

خوشبختی > فراســــوی ثـــــروت

جوانی دوره آرزوی‌های دور و دارز است. آرزوهایی که ما را برای رسیدن به خود فرامی‌خوانند. در این دوره، رویا‌ها شکل می‌گیرند و تمام زندگی آینده ما را شکل می‌دهند. وقتی دختر جوانی بودم روی تخت دراز می‌کشیدم و تصاویری زیبا در برابر چشمانم شکل می‌گرفت. وقتی دختر جوانی بودم می‌خواستم ثروتمند شوم. فکر می‌کردم پول، فراوانی و امکانات به همراه می‌آورد. بنابراین در سن 15 سالگی رهسپار سفر گنج شدم.سفرم خیلی ساده شروع شد. در یک گل‌فروشی کار پیدا کردم و در آن‌جا همکارم راهنمای من شد. او همیشه می‌گفت هر چه آرزویش را داشته باشم می‌توانم به دست بیاورم. کتاب‌های زیادی به من معرفی کرد و من همه را با ولع می‌خواندم. طبق مضمون این کتاب‌ها، راز رسیدن به هر چه که می‌خواستم، در اندیشه و کلماتم نهفته بود. اگر اندیشه‌های درستی در سر می‌پروراندم و واژه‌هایم را درست انتخاب می‌کردم، می‌توانستم همه چیز داشته باشم.هر چه را که خوانده بودم امتحان کردم، نتیجه مثبت بود. در 16 سالگی یک ماشین خریدم و در 19 سالگی مدیر دو مغازه گل‌فروشی شدم. خیلی ساده بود؛ افکار و واژه‌هایم را بر آنچه که می‌خواستم، متمرکز می‌کردم و همین به کارهایم هم تمرکز و جهت می‌داد.


    _
    یک قدم جلوتر
    بعد از این موفقیت‌های کوچک، فکر کردم که دیگر وقت آن رسیده که قدم‌های بزرگ تری بردارم و چیزهای بزرگ‌تری بخواهم؛ به‌طور مثال ثروت زیاد طلب کنم. تنها کاری که باید انجام می‌دادم این بود که فکر ثروت را در سرم بپرورانم و جملات تاکیدی بگویم. فکر می‌کردم مثل تجربه‌های قبلی‌ام دیری نمی‌گذرد که به آنچه می‌خواهم می‌رسم، اما این طور نشد و ماه‌ها تمرکز، مرا به جایی نرساند.سعی کردم پیش فرض‌هایم را مرور کنم. آیا باید کار دیگری هم انجام می‌دادم؟ آیا رسیدن به هدفی بزرگ‌تر، سخت‌تر از رسیدن به چیزهای کوچک بود؟ در جستجوهایم به تجسم خلاق برخورد کردم. در ظاهر فکر کردن و تکرار کردن به تنهایی کافی نبود؛ باید تصویرسازی هم انجام می‌دادم. جملات تاکیدی‌ام را می‌گفتم و در ضمن کیف پولم را مجسم می‌کردم که پول از آن سرازیر شده اما باز هم خبری نشد.شاید به کمک احتیاج داشتم. بالاخره هر چه باشد، نیروی دو نفر از یک نفر بیشتر است و وقتی عده‌ای دور هم جمع می‌شوند و بر یک چیز تمرکز می‌کنند، چیزها زودتر به وقوع می‌پیوندند. پس موافقت چند نفر از دوستانم را جلب کردم و ما هفته‌ای یک بار دور هم جمع می‌شدیم تا با روش تجسم خلاق بر هدف خود متمرکز شویم. حتی یک کاردستی بزرگ با تصویر همه اعضا درست کردیم که در آن برنده مسابقه شده بودیم. مدتی به این کار ادامه دادیم اما باز هم اتفاقی نیفتاد. قضیه چه بود؟
    جستجوی درونی
    وقتی جستجو برای یافتن راه‌حل در منابع بیرونی مثل کتاب و سمینارهای مختلف، نتیجه نداد. سعی کردم بیشتر مشاهده کنم و بیشتر گوش دهم. به تدریج توانایی‌ام در درک و دریافت، افزایش پیدا کرد و قطعه گمشده را پیدا کردم. در کتاب این لحظه طلایی، تعالیم معنوی خواندم: <صرفا به قصد دریافت حقوق و دستمزد کار نکنید. اگر خدا از کار شما راضی باشد، او خود به شما فراوانی نعمت خواهد داد و بدین سان شما نه تنها حقوق خود را دریافت خواهید کرد بلکه بیش از آن هم از راه‌های دیگر به دستتان خواهد رسید. شما باید به کار خود به عنوان یک فرصت خدمت کردن ‌بنگرید نه فقط به عنوان یک فرصت برای پول درآوردن. اگر با چنین نگرشی کار کنید آن وقت هر پولی را که به دست می‌آورید پول حلالی خواهد بود که به درستی فراهم شده و موجب خوشحالی و سلامتی شما خواهد شد.>این جمله باعث شد تا من ابعاد دیگری را هم در ذهنم مدنظر داشته باشم.از طرف دیگر من متوجه شدم آن چه به دست می‌آوردم به‌خاطر تصاویر خلق شده در ذهنم و افکارم و واژه‌های تاکیدی نبود بلکه من داشتم آن چه را که در درونم می‌شناختم و احساس می‌کردم و آنچه را که بودم با کمک آن واژه‌ها به ظهور می‌رساندم.من کشف کردم برای این که بتوانیم به هر چیزی برسیم باید بتوانیم در عمق وجود خود با آن ارتباط برقرار کنیم و آن را با تمام نیروی خود، بدون هیچ شک و تردید بخواهیم.
     برای این که بتوانیم چنین ارتباطی برقرار کنیم لازم است بشناسیم و به فهم درآوریم. در نتیجه این فهم است که اندیشه و متعاقب آن، عمل، تغییر می‌کند، تردیدها کنار می‌روند و ایمان پدیدار می‌شود.
     سرشار از ایمان
    وقتی به گذشته و به دختری نگاه می‌کنم که به راحتی به ماشین و شغل دلخواهش رسید، فردی سرشار از ایمان را می‌بینم اما بر عکس، وقتی آن بخش از زندگی‌‌ام را که به دنبال ثروت هنگفت بودم مرور می‌کنم، نقطه مخالف ایمان را می‌بینم و آن شک و تردید است. اگر تردید داشته باشیم، هیچ اندیشه یا کلام یا تصویر مثبتی به کارمان نمی‌آید. وقتی پر از شک و تردید هستیم، به خواسته‌مان هر چه که باشد نمی‌رسیم.هدف، زمانی خودش را نشان می‌دهد که به فراوانی و برکاتی که در جهان هست و می‌تواند در اختیار ما قرار بگیرد ایمان داشته باشیم. اکنون که من تردیدهایم و فکر فقدان را کنار گذاشته‌ام؛ اکنون که به توانایی‌ام در به وجود آوردن و رسیدن ایمان دارم، به هدف خود رسیده‌ام، اما عجیب این‌جاست که هر چه به ثروت بیشتری می‌رسم، کمتر به آن توجه می‌کنم. من ابتدا سفرم را با انگیزه‌ای مادی شروع کردم. سرانجام در جستجویم به نقطه‌ای رسیدم که فهمیدم بالاتر از ثروت هم هست. ثروت شاید چیزی جز باریکه‌ای از دریای پرعظمت هستی نباشد. پس حالا که می‌‌توانم دریا را طلب کنم، به باریکه آب قانع نمی‌‌شوم. وقتی دختری جوان بودم آرزوهایم بزرگ به نظر می‌‌رسید هر چند شاید خیلی بزرگ نبود اما وقتی می‌‌شود به اقیانوسی پهناور و بی‌انتها رسید قانع شدن به برکه‌ای کوچک، عاقلانه به نظر نمی‌‌رسد. می‌‌توان محکم‌تر گام برداشت، بیشتر کوشید چون نتیجه ثروت معنوی، بیکران است و چنین ثروتی به هر تلاشی می‌‌ارزد.
    
    
    منبع: Conscious Creation Journal
    
    
    رمـــزهای خـوشبــــختی
    _ عجیب است که گل با تمام وجود، هستی خود را فریاد می‌زند، اما ما با تمام وجود، هستی با شکوه خود را نادیده‌ می‌گیریم و از خوشبختی فاصله می‌گیریم. ویکتور هوگو می‌گوید: نمی‌دانید اعتماد به نفس تا چه حد باعث اعتماد به هر چیز دیگری می‌شود.
    _ پروانه روی گل زیبا فرود آمده است و میزبان، با آغوش باز از او استقبال می‌کند، این دو همیشه همدیگر را دوست دارند و به هم هدایای تازه می‌دهند. این عملکرد از رمزهای خوشبختی است. کارنگی می‌گوید: برای جلب علاقه دیگران باید به آنها اظهار علاقه‌مندی کرد.
    _ شاید پروانه با گل قهر کند... چرا قهر؟! اگر پروانه زیبا به همراه گلی باشد، زیباتر به چشم نمی‌آید؟ یک مثل چینی می‌گوید: مهربانی‌های کوچک را فراموش نکن و خطاهای کوچک را به یاد نداشته باش.
    _ به راستی چرا همیشه میوه‌ها را می‌خوریم، اما از زیبایی آنها بهر‌ه‌مند نمی‌شویم؟ همیشه برای جسم غذا می‌خوریم، اما روح، تشنه‌ اندیشه می‌ماند. یک مثل انگلیسی می‌گوید: زیبایی در چشم‌های بیننده است.
    _ در دنیا هدیه‌ای زیباتر از گل وجود ندارد؛ گل است که فضای خالی دوست را پر می‌کند و شادی به همراه دارد؛ گلی که نشان‌دهنده قشنگ‌ترین احساسات است و این همان هدیه است در دستان شما...
    ابوسعید ابوالخیر می‌سراید:
    سرمایه عمر آدمی یک نفس است
    آن یک نفس از برای یک‌هم نفس است
    با هم نفسی‌گر نفسی بنشینی
    مجموع حیات عمر آن یک نفس است


گفتگوی ادیان و نگاهی به مشترکات اسلام و مذهب ارتدوکس

سابقه گفتگوهای دینی دیرینه ای به درازی ظهور ادیان دارد منتهی طی سالیان اخیر حرکت جهت دار و مدیریت شده ای آغاز گردیده که سمپوزیوم بین المللی اسلام و مسیحیت ارتدوکس باعنوان اصلی « فرهنگ ، انسان و محیط زیست » در سال 1369 در یونان از جمله اولین گامهای استوار این حرکت محسوب می گردد. دومین سمپوزیوم گفتگوی اندیشمندان مسلمان ج.ا.ایران با مسیحیت ارتدوکس نیز با عنوان « انسان مؤمن در جهان متغیر کنونی» در اردیبهشت ماه سال 1371 به منظور شناخت مبنایی از همدیگر توسط دبیرخانه گفتگوی بین ادیان و انجمن دوستی یونان و ایران در آتن بانجام رسید و سومین سمپوزیوم با عنوان اصلی « حیات دنیوی از دیدگاه اسلام و مسیحیت » در شهریورماه سال 1373 در تهران به اجرا درآمد. بدیهی است جامعه ارتدوکس یکی از سه جامعه مهم مسیحیت می باشد لذا شایسته است تا حدّی که بتوان درک بهتری از خصوصیات تاریخی ، کلامی، نظام کلیسایی و رهبری دینی ارتدوکس بدست آورد، به ویژگیهای این جمع از پیروان حضرت مسیح (ع) نیز پرداخت.

گرچه نیاز ما به شناخت بیشتر صرفاً معطوف به شاخه ارتدوکس نمی باشد بلکه اصولاً رویکرد کلان در شناخت مسیحیت نیازی اساسی تر تلقی می شود آنگونه که در پیام مقام معظم رهبری (مدظلّه) به سومین سمپوزیوم اسلام و مسیحیت ارتدوکس نیز بدین ضروت اشاره شده است، آنجا که می فرمایند :

« محاورة متفکران و علمای دوآیین : اسلام و مسیحیت ، کار پسندیده ای است، وهنگامی که به اتخاذ موضع مشترک در قبال حیاتی ترین مسائل بشر امروز بینجامد، سودمند و پربرکت نیز خواهد شد. بی شک یکی از این مسائل ، ستیزه بی درنگی است که امروزه با حضور و گسترش معنویت در زندگی بشر،

می شود. این ستیزه، یک واکنش شتابزده وسراسیمه از سوی قدرتهای بی مهار سیاسی واقتصادی بزرگ جهان است که با پول وابزارهای پیشرفته تبلیغات و سلاح های ویرانگر و کشنده، مجهزند. معنویت در یکی دودهه اخیر به شکل بی سابقه ای در اعماق وجدان و نیز در عرصه زندگی بخشی از نسل کنونی مردم جهان سربرآورده و برخلاف انتظار بندگان مادیگری، حضور خود را نشان داده است، و همین، ستیزه قدرتمداران زر و زور را برانگیخته است. همه طرفداران ایمان دینی و معنویت ادیان شایسته است که با تهاجم قدرتهای مادیگری مقابله کنند ....»(1)

این ضرورت به شکلی دیگر در کلام شخصیتهای مذهبی مسیحیت نیز به چشم می آید چنانکه در پیام پاتریاک وقت کلیسای ارتدوکس جهان، عالیجناب « وارتولومئوس » خطاب به حاضران در سومین سمپوزیوم آمده است :

« ... ماامروزه در دنیایی زندگی می کنیم که بی اعتقادی و بی تفاوتی در مقابل خداوند جای کفر را گرفته است که این خود خطر ناکترین آفت جامعه بشری می باشد و از این نظر برگزاری این سمپوزیوم واجتماع اساتید وعلمای شناخته شده دو مذهب و بحث در مورد ایمان و خداوند نشان می دهد که دیگر بی خدایی متعلق به گذشته بوده و شامل زمان حال و آینده نخواهد بود. این واقعه فرصت خوبی برای شناخت و آشنایی دو مذهب بزرگ بایکدیگر و طرق وراههای ابراز ایمان و اعتقادشان به خداوند در مسائل مختلف می باشد و علیرغم وجود عده قلیلی که با خصومت خواستار جدایی و رقابت می باشند مذاهب بزرگ دنیا نیاز به همزیستی مسالمت آمیز و دیالوگ را به خوبی درک نموده اند واین گروه اندک لطمه ای به روند اینگونه دیالوگ ها نخواهند زد. دیالوگ اسلام و مسیحت ارتدکس هرگز در صدد نادیده انگاشتن تفاوت ها واصول فقهی دو مذهب نیست امّا باید در صدد این باشد که سوء تفاهمات و رقابتهای گذشته را که اکثراً مطابق با آموخته های تاریخی غیر واقعی و بر اثر منافع سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و ملّی بی اساس بوده، از سرراه بردارد.

علاوه بر این می خواهم اعتقاد وایمان صریح خود را بیان کنم که دو راه پاک والهی ارتدوکس واسلام می توانند وبایستی به صورت موازی حرکت نمایند واز طریق این دیالوگ ها نه تنها به خاطر مسائل جغرافیایی و سرنوشت مشترک تاریخی بلکه بخاطر داشتن سنت های دیرینه مذهبی در شناخت بهتر یکدیگر کوشا باشند.» (2)

در تبیین جایگاه گفتمان دینی و نیاز جوامع دین باور به برقراری چنین تعاملاتی می توان به فرازی از پیام جناب حجه الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی ، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت که در زمان برگزاری دومین سمپوزیوم بین المللی اسلام ومسیحیت ارتدوکس در سال 1371 صادر گردیده نیز تکیه کرد، ایشان در بخشی از پیام چنین می آورند که:

« ... در این زمانه که هنر شیطانی رواج و بلکه غلبه دارد وبیشتر مکاتب فکری و فلسفی مختلف حجاب حقیقت هستند ونه مدخلی برای نیل به حقیقت ، در عالمی که ساحت وبینش شهودی مقهور تفکر تکنیکی و مادی و همه چیز تحت سیطره کمیت واقع شده است، تعاطی و تلاقی ادیان ، امری مهم وضروری برای رفع حجاب های حق و حقیقت ورستگاری انسان واحیای معنویت در جهان است.»

« ... رستگاری وسعادت واقعی ملتها وبرآوردن نیازهای حقیقی بشر واهتمام در رفع بیدادگری وبی عدالتی جز در سایه رویکرد به دیانت واستحکام ارتباط میان ادیان ممکن نیست. به عبارت دیگر تقرّب حقیقی میان ملّتها وتشدید روحیه مودّت و ایجاد همدلی ، مستلزم مواجهه و تبادل افکار واندیشه های دینی است .»(3)

باتوجه به نظریات ابراز شده از سوی شخصیت ها ی برجسته جهان اسلام و مسیحیت می توان به این واقعیت ملموس تاکید ورزید که از رهگذر برقراری واجرای گفتمانهای دینی ، نه تنها درک وکشف سنتهای دینی طرفین حاصل می گردد بلکه این امر باعث شناخت ریشه های مشترک فرهنگهای دو طرف و استحکام روابط فیمابین جوامع نیز خواهد گردید. در همین رابطه مرکز گفتگوی ادیان سازمان فرهنگ وارتباطات اسلامی که به عنوان نهاد رسمی در جمهوری اسلامی ایران متولی و مجری گفتگوهای دینی می باشد اهدافی را برای خود ترسیم کرده است که بطور اختصار می توان به موارد ذیل اشاره داشت :

1- تبلیغ اندیشه دینی اسلام ، سنت دینی مسلمانان و تبلیغ منابع، ماخذ ودست آوردهای اسلامی

2- ایجاد زمینه شناخت مبانی ادیان ، مکاتب ، مذاهب و تمدن ها وامکان شناخت ودریافت جریانات جدید دینی

3- ارتقاء وبسط دانش وآگاهی نسل جوان، دانشجویان ، طلاب و محققین حوزه ها و دانشگاههای کشور از دانش ادیان و مکاتب وامکان آموزش نیروی انسانی کارآمد

4- ایجاد تفاهم و رفع سوء تفاهمات، قضاوت ها، پیش داوری و ذهنیت های منفی تاریخی از اسلام و جامعه اسلامی در اذهان رهبران و پیروان ادیان

5- ایجاد اتحاد و همبستگی دینی درمیان رهبران و پیروان ادیان الهی جهت رویارویی جمعی با بحران های معنوی و سیاسی جهان

6- ایجاد وانجام همکاری و هم فکری با نهادها و شخصیت های دینی در عرصه جهانی جهت طرح عنصر دین در گستره ی جهان به منظور تثبیت مبانی ارزشی ، اعتقادی واخلاقی

7- انجام گفتگو به منظور تامین حقوق ادیان، نهادها ، شخصیت های دینی واقلیت های دینی در جوامع بشری و تامین آن در نهادها وجریانات حقوقی و قانون گذاری بین المللی و منطقه ای

8- انجام گفتگو به منظور دست یابی به عدالت وحقوق اجتماعی پیروان ادیان و همچنین فراهم آوردن زندگی مسالمت آمیز پیروان ادیان در جهان

9- انجام گفتگو به منظور دست یابی به صلح در مناطقی که جوامع دینی خواستار همکاری با یکدیگرند

10- بهره برداری از توان واستعدادهای بالقوه وبالفعل جامعه ادیان در عرصه ی بین الملل

11- گفتگو به منظور امکان ایجاد ارتباط بیشتر با جوامع واقلیت های دینی داخل کشور.

 

اکنون پس از تبیین ضرورت واهمیت گفتگوی ادیان از دیدگاه صاحب نظران وبیان پیامدهای مثبت وشاخص آن و معرفی اهداف ترسیم شده از سوی مرکز گفتگوی ادیان نگاهی اجمالی به مجموعه سخنرانیهایی که پیش از این در نشست مقدماتی « مشترکات اسلام و مذهب ارتدوکس » در شهر بلگراد ، مرکز کشور صربستان ایراد گردیده است خالی از فایده نخواهد بود. لازم به یادآوری است که مرکز فرهنگی ج.ا.ایران در بلگراد با ملاحظه حضور صاحبان ادیان و اقوام مختلف در جامعه یوگوسلاوی سابق، اقدام به برگزاری نشستی مشترک با متفکران مسلمان و مسیحی مقیم آن کشور نمود. این برنامه با همکاری وزارت ادیان ، وزارت اقلیت ها ، کلیسای ارتدکس صربستان و مرکز بین المذاهب صربستان که از جمله مراکز دینی ای است که باتوجه به تحولات سالهای اخیر یوگوسلاوی ، به منظور نزدیک سازی مواضع اقلیت های مذهبی در این کشور تأسیس شده است، به اجرا درآمد. قریب به هشتاد تن از اندیشمندان مسلمان و مسیحی در این سمینار یک روزه به بحث و گفتگو پرداختند. برگزاری چنین برنامه هایی ، گامهای اولیه برای تقریب پیروان مذاهب الهی در بالکان تلقی گردید. شبه جزیره ای که تفاوتهای دینی و قومی از ویژگیهای ذاتی آن محسوب می گردد وهمین تفاوت گاه عامل درگیری ها و گاه موجب همزیستی ها بوده است. البته برگزاری چنین نشست هائی کفّة همزیستی را همواره سنگین تر کرده است و مطمئناً مسیر فعالیت های مشترک در این زمینه همچنان گشوده و فراخ است. شرکت کنندگان بویژه نمایندگان کلیسای ارتدوکس صربستان و جامعه اسلامی در بیانیه جامع والهام بخشی بر گفتگوهای پربار و پویا ، مبتنی بر صداقت و صمیمیت و احترام به ادیان دیگر، درزمینه دیدگاههای شخصی و زندگی مشترک در فرایند شناخت متقابل وکیفیت آن در همه نقاط جهان ، بویژه در صربستان و مونته نگرو تأکید کردند.شرکت کنندگان ، به طور مکرر، ریشه عدم تفاهمات و درگیری ها وقضاوت های ناصواب را عدم شناخت متقابل و در نتیجه ، سلب شرایط مناسب در راستای زندگی مسالمت آمیز دانستند.

افزایش شناخت متقابل در زمینه مشترکات و پی بردن به تفاوت ها، در الهیات و اعمال دینی از اولین سیاست ها و تدابیر هوشیارانه است. با شناخت متقابل ، می توان از بُعدتئوری و عملی ایجاد فضایی مسالمت آمیز میان صاحبان انواع مذاهب را انتظار داشت . باید از طرح اختلافات و تحقیر کسانی که چون ما نیستند، پرهیز کرد. طبیعی است که تفاوت های مذهبی اگر همراه با آگاهی باشد، می تواند منبعی برای فهم وغنای درک متقابل باشد، نه عاملی برای ظهور ترس و تنفر.

پیش بینی می شود همایش های آتی ، بر دیدگاه های جامع و مشکلات زندگی مشترک میان مسلمانان و ارتدوکس های مسیحی تمرکز یابد.

در اینجا به عناوین مقالات و فهرست سخنرانان سمینار یادشده اشاره می نمائیم که خوانندگان محترم می توانند با مراجعه به سایت مرکز فرهنگی ج.ا.ایران در بلگراد واقع در سایت مرکزی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به نشانی www.icro.ir به محتوای مقالات دسترسی یابند :

- ضرورت دیالوگ میان کلیسای ارتدوکس و مسلمانان ( حجت الاسلام والمسلمین مسجد جامعی مدیرکل سابق هماهنگی های فرهنگی وزارت امور خارجه ج.ا.ا )

- انسان در اسلام و مذهب ارتدوکس ؛ بین گناه و اعمال نیک ( پروفسور دکتر راده بوژوویچ شرق شناس ورئیس پیشین دانشکده ادبیات دانشگاه بلگراد )

- گفتگوی فلسفی و کلامی اسلام و مذهب ارتدوکس ( دکتر شفکت کرتسیچ استاد دانشگاه نووی پازار و رئیس بنیاد مسلمانان سنجاک )

- مشترکات مذهب ارتدوکس و اسلام ( دکتر دراگولیوب جورجوویچ جامعه شناس ادیان )

- ابعاد علمی و تربیتی اسلام ؛ تلرانس میان مذاهب ( پروفسور دکتر یاشار رجب آگیچ نائب رئیس آکادمی علوم کوزوو )

- بحران غرب در شناخت تمدن اسلامی ( مصطفی فتیچ استاد آکادمی اسلامی نووی پازار )

- شخصیت مسیح (ع) در ادبیات ایران ( دکتر فتوحی استاد زبان وادبیات فارسی )

- بحران های اخلاقی در جهان معاصر وراه حل ها ( پروفسور دکتر الکساندر بیرویش شرق شناس و مورخ ادیان )

- ضرورت ایجاد یک جامعه مشترک برای ورود به اروپا ؛ اتحاد جوامع مذهبی متضمن اصلاحات ( دکتر گردانا ژیوکوویچ کارشناس در تاریخ ادیان )

- اسلام دین گفتگو ( استاد مولود دودیچ رئیس مدرسه اسلامی سنجاک )

- لزوم همزیستی عادلانه در جوامع مختلط ملی و مذهبی ، ( پدر الکساندر جاکوواتس مدیر مرکز فرهنگی مسیحیت )

- گفتگوی اسلام ومسیحیت ( دکتر ژیویتسا توتسیچ نویسنده وروزنامه نگار )

- دین وفلسفه ( منصوره حسینی نویسنده و محقق )

- جهانی شدن، اسلام و مذهب ارتدوکس ( اسلوبودان رلیچ سردبیر نشریه فرهنگی سیاسی نین )

- ایمان، عشق و امید ( کشیش سرچکو رادوساولیوویچ روحانی ارتدوکس )

- عشق در اسلام و مسیحیت ( میلوش یرمیچ محقق و استاد فلسفه )

- عدم بردباری دینی نتیجة انحراف از اصول اسلام و مسیحیت است ( میلوش بوگدانوویج نویسنده و محقق )

- ارامنه ایران ( ژانا هاکوبجانیان مدیر انجمن دوستی صربستان و ارمنستان)

- انتشارات جوامع اسلامی در یوگسلاوی سوسیالیستی ( دکتر دراگان نوواکوویچ معاون وزیر ادیان صربستان)

 

پی نوشتها:

1- مجموعه مقالات سومین سمپوزیوم اسلام و مسیحیت ارتدوکس – انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگی بین المللی ، چاپ اول ، 1374 ، ص 1

2- همان منبع ، ص 3 و 4

3- مجموعه مقالات دومین سمپوزیوم اسلام و مسیحیت ارتدوکس – انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگی بین المللی ، چاپ اول، 1374 ، ص


معجزه قرآن، دانشمند آمریکایی رامسلمان کرد

زمانی که اسم جلاله "الله " بلند شد ، پالس های مافوق صوت به الکتریسیته نوری تبدیل و بر روی مانیتورها ظاهر گشت.
معجزه خداوند در قرآن کریم باعث شد که یک دانشمند مشهور آمریکایی به دین اسلام بگرود .
 
به گزارش پایگاه خبری تقریب به نقل از مجله "المجتمع"، تیمی ازدانشمندان آمریکایی دریافتند که برخی ازگیاهان استوایی فرکانس هایی ما فوق صوت از خود صادرمی کنند که به وسیله دستگاه های پیشرفته علمی ثبت شده است .

دانشمندانی که حدود سه سال به تحقیق و مطالعه این وضعیت حیرت آور پرداختند، دریافتند که این پالس های ما فوق صوت به الکتریسته نوری تبدیل شده و بیش از صد مرتبه در ثانیه تکرار می شوند .

یک تیم آمریکایی این آزمایش را در برابر یک گروه علمی در انگلیس انجام دادند که در بین این گروه، یک دانشمند مسلمان هندی الاصل نیز قرار داشت.

بعد از 5 روز آزمایش، گروه انگلیسی ازاین مسئله بسیار شگفت زده شدند ولی دانشمند مسلمان انگلیسی گفت : ما مسلمانان این مسئله را در 1400سال پیش تفسیر کرده ایم. دانشمندان از این سخن وی بسیار حیرت زده شدند و اصرار کردند که آن را برایشان شرح دهد. دانشمند مسلمان این آیه قران را قرائت کرد:"وهیچ موجودی نیست جز آنکه او را به پاکی می ستاید ولی شما ذکر تسبیحشان را نمی فهمید. او بردبار و آمرزنده است ".

زمانی که اسم جلاله "الله " بلند شد ، پالس های مافوق صوت به الکتریسیته نوری تبدیل و بر روی مانیتورها ظاهر گشت.

پروفسور" ولیام براون"، مسئول این تیم تحقیقاتی با این دانشمند مسلمان برای شناخت دین اسلام به گفت و گو پرداخت و دانشمند مسلمان برای وی دین اسلام را تشریح کرده ویک جلد قرآن مجید به همراه تفسیر آن به زبان انگلیسی را به وی اعطاء کرد .

براون شهادتین را گفت و مسلمان شد .

یلدای ایرانیان مبارک باد

  اهالی مهربان و بی ادعای این مرز و بوم، روزگاری نه چندان دور، در میان همه سردی و سیاهی زمستان، شبی را پاس می‌داشتند که پیش از هر چیز نمایشگر انس و الفتی بود که کودکان سرخوش و بزرگترهای سبک خیال آن زمان، در زیر لحاف سنگین کرسی و بوی زغال سوخته زیر آنرا حس می‌کردند. داستان کهنه و دوست داشتنی شب‌های دوری است که همه اهالی یک فامیل، آن را به نشانه عشق و صداقت نهفته در دل‌های بی ریا، در جمع ساده و مهربان خود نقل می‌‌کردند سوقات آن روزهای دور، یادگاری از همه آیین‌‌های فراموش شده‌ای است که امروز در کم رنگ‌ترین وجه خودنمایی می‌کند.
    


    ایرانیان قدیم شادی و نشاط را از موهبت‌ها‌ی خدایی و غم و اندوه و تیره دلی را از پدیده‌های اهریمنی می‌پنداشتند. شب یلدا یا «شب چله» شب اول زمستان و درازترین شب سال است و فردای آن با دمیدن خورشید، روزها بزرگ‌تر شده و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد. این بود که ایرانیان باستان، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی بر پا می‌کردند.
    
    در سراسر ایران زمین جایی نیست که خوردن هندوانه در شب یلدا جزو آداب و رسوم نباشد، هندوانه میوه‌ای است که هیچ گاه از قلم نمی‌افتد، زیرا عده زیادی از مردم معتقدند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند، در سراسر چله بزرگ و کوچک در زمستان پیش رو سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد. برگزاری این شب در جای جای ایران از تنوع برخوردار است، یکی از مراسم مشترک بردن هدیه شب چله از سوی خانواده داماد برای تازه عروسان است که به نشانه پایبندی و علاقه خانواده داماد به وصلت انجام شده است. به این ترتیب یکی، دو روز قبل از فرارسیدن شب چله مردهای جوان خنچه‌های آراسته به میوه رابه خانه نامزدهای خود می‌فرستند و خود به مهمانی خانه عروس می‌روند، خانواده دختر هم لباس و پارچه نبریده به داماد هدیه می‌دهند.
    
    در گذشته گرد آمدن شب چله دور کرسی با نقل خاطرات شیرین و خواندن کتابهای داستانی تا نزدیک صبح ادامه می‌یافت. یکی دیگر از آیین‌های شب یلدا در ایران، تفال با دیوان حافظ است، مردم دیوان اشعار "لسان‌الغیب" را با نیت بهورزی و شادکامی باز می‌کنند و فال دل خویش را از او طلب می‌کنند.
    
    در برخی دیگر از نقاط ایران "شاهنامه‌ خوانی" رواج دارد، نقل خاطرات و قصه گویی پدربزرگها و مادربزرگها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر می‌کند.
    
    در فرهنگ کهن ایرانی، اینها همه ترفندهایی است که خانواده‌ها گرد هم جمع شوند و بلندترین شب سال را با شادی سحر کنند. برگزاری مراسم شب چله با همه حقایق و داستانهای همراه با خود، هنوز در میان ایرانیان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. جا دارد که در این شب بلند سال، به یادت از دست رفتگانی باشیم که سال گذشته در کنار ما بودند و امسال نیستند، بیاییم قدر یکدیگر را بدانیم، شاید ما هم سال دیگر نباشیم، پس از خودمان خوبی بجا بگذاریم.
    
    در سایت میراث خبر به قلم هستی پودفروش آمده است: جشن شب چله، جشن بزرگداشت علم در دوران باستان است. نیاکان ما، در 7000 سال پیش، به گاه‌شماری خورشیدی دست پیدا کردند و با تفکر و تامل دریافتند که اولین شب زمستان بلندترین شب سال است.
    دکتر «فریدون جنیدی»، بنیانگذار بنیاد فرهنگی نیشابور و متخصص اسطوره‌شناسی و تاریخ باستان، در سخنرانی همایش شب چله به شناخت علوم گاه‌شماری و جغرافیایی در دوران باستان پرداخت و گفت: «هزاران سال است که جشن شب چله در خانه ایرانیان برگزار می‌شود. این جشن حتی در زمان حمله مغول و ترکان بی‌تمدن هم برگزار می‌شد.
    استمرار و ادامه برگزاری این جشن و جشن‌های امثال آن نشانه پیوند ناگسستنی ایرانیان امروز با فرهنگ نیاکان‌شان است. اما آنچه باعث تعجب انسان متمدن و پیشرفته امروزی است، چگونگی دستیابی ایرانیان باستان به گاه‌شماری است که این چنین دقیق طلوع و غروب خورشید را بررسی کرده است.
    نیاکان ما هزاران سال پیش دریافتند که گاه‌شماری بر پایه ماه نمی‌تواند گاه‌شماری درستی باشد. پس به تحقیق درباره حرکت خورشید پرداختند و گاه‌شماری خود را بر پایه آن گذاشتند. آنها حرکت خورشید را در برج‌های آسمان اندازه‌گیری
کردند و برای هر برجی نام خاصی گذاشتند. آنها دریافتند هنگامی که برآمدن خورشید با برآمدن برج بره در یک زمان باشد، اول بهار است و روز و شب با هم برابر است. آنها مانند ما می‌توانستند در شب 6 برج را ببینند. از سر شب یکی‌یکی برج‌ها از جلوی چشم‌ها عبور می‌کنند. برج بره سپس برج گاو و ... آنها می‌دانستند 6 برج دیگر که دیده نمی‌شوند در آن سوی زمین هستند و مردمانی در آنسوی زمین 6 برج دیگر را نظاره می‌کنند. آنها دریافتند که اول پاییز و بهار روز و شب برابر و در اول تابستان روز بلندتر از شب است. آنها گاه‌شماری خود را بر اساس چهل روز، چهل روز تقسیم کردند. در فرهنگ ایرانیان و نیاکان ما عدد چهل مانند عدد شش و دوازده قداست خاصی دارد. واژه‌های «چله نشستن»، «چل چلی» و در طبرستان واژه‌های «پیرا چله،‌ گرما چله» نشانه اهمیت این عدد در میان فرهنگ ایرانی است. آنها در اصل ماه را به چهل روز تقسیم کردند و نه ماه داشتند. اما پس از مدتی این روزها به سی روز تغییر پیدا کرد و ماه سی روزه شد.
    در شاهنامه آمده است:
    نباشد بهار و زمستان پدید نیارند هنگام رامش نوید
    
    همچنین دکتر «میرجلال الدین کزازی» استاد زبان و ادبیات فارسی، به نقش ایزدمهر در مراسم شب چله و تقلید مسیحیان از این آیین در شب کریسمس اشاره کرد. از دکتر کزازی تاکنون بیش از 38 کتاب و 80 مقاله به چاپ رسیده است. کزازی می گوید:
    «شب یلدا، درازترین شب سال و یکی از بزرگترین جشن های ایرانیان است. ایرانیان همواره شیفته شادی و جشن بوده اند و این جشن ها را با روشنایی و نور می آراستند. آنها خورشید را نماد نیکی می دانستند و در جشن هایشان آن را ستایش می کردند. در درازترین و تیره ترین شب سال، ستایش خورشید نماد دیگری می یابد. مردمان سرزمین ایران با بیدار ماندن، طلوع خورشید و سپیده دم را انتظار می کشند تا خود شاهد دمیدن خورشید باشند و آن را ستایش کنند. خوردن خوراکی ها و مراسم دیگر در این شب بهانه ای است برای بیدار ماندن یکی از دلایل گرفتن جشن دراین شب زاده شدن ایزدمهر است.
    مهر به معنای خورشید و یکی از بغان ایرانی و هندی است و تاریخ پرستش به سال ها پیش از زرتشت می رسد. پس از ظهور زرتشت، این پیامبر ایرانی خدای بزرگ را اهوارمزدا معرفی کرد. ایزدان و بغان را به دو دسته اهورایی و دیوانی تقسیم کرد. در باور زرشتی، بغان تیره اهورایی ستوده و تیره دیوانی نکوهیده شود. یکی از ایزدان اهواریی مهر ایرانی و هنی بود. مهر ایزدی نیک است و قسمتی از اوستا به نام او، نام گذاری شده است. در مهریشت اوستا آمده است: «مهر از آسمان با هزاران چشم بر ایرانی می نگرد تا دروغی نگوید.»
    ایزد مهر در یکی از شهرهای خاوری ایران از دوشیزه ای به نام ناهید زاده شد. پس از مدت اندکی کشور به کیش مهرپرستی گروید. مهرپرستی از مرزهای ایران فراتر و به رم رفت. پادشاهان رم به آن گرویدند و دین رسمی رم شد. «یولیانوس» یا «ژولیان» یکی از پادشاهان رومی گروه گروه مردم ترسا را به دین مهر می کشاند و دعوت می کرد. هنوز هم نیایش های این شاه رومی با مهر برجاست. «ای پدر در آسمان نیایش مرا بشنو» «یولیانوس» در این نیایش خدا را پدر می نامد. این اسمی بود که ترسایان به تقلید از مهرپرستان بر خدای خود گذاشتند. رومیان سال های بسیار تولد مهر و شب چله را جشن می گرفتند و آن را آغاز سال می دانستند. حتی پس از گسترش دین مسیحیت، باز کشیشان نتوانستند از گرفتن این جشن ها جلوگیری کنند و به ناچار مجبور شدند به دروغ این شب را زادروز تولد عیسی معرفی کنند تا روز 25 دسامبر را به بهانه تولد عیسی جشن بگیرند نه تولد ایزدمهر،‌ هنگامی که به آیین و مراسم مسیحیان در کریسمس نگاه می کنیم بسیاری از نشانه های ایرانی این مراسم را در می یابیم. ایرانیان قدیم در شب چله درخت سروی را با دو رشته نوار نقره ای و طلایی می آراستند. بعدها مسیحیان درخت کاج را به تقلید از مهرپرستان و ایرانیان تزیین کردند. مهر از دوشیزه با کره ای به نام آناهیتا در درون غاری زاده شد که بعدها مسیحیان عیسی را جایگزین مهر و مریم را جایگزین آناهیتا قرار دادند. یکی دیگر از وام گیری های مسیحیان از مهرپرستان، روز مقدس مسیحی یعنی یکشنبه است.
    Sunday به معنی روز خورشید یا مهر است که روز مقدس مهرپرستان بود. ارنست رنان درباره آیین مهرپرستی گفته است:‌ «اگر عیسویت به هنگام گسترش خود بر اثر بیماری مرگ ماری باز می ایستاد، سراسر جهان به آیین مهر می گروید.»
    
    

ایرانیان یلدا را چگونه برگزار می کنند؟


    یکی از آیین های شب یلدا در ایران، تفال با دیوان حافظ است. مردم دیوان اشعار لسان الغیب را با نیت بهروزی و شادکامی می گشایند و فال دل خویش را از او طلب می کنند. در برخی دیگر از نقاط ایران نیز شاهنامه خوانی رواج دارد.

نقل خاطرات و قصه گویی پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر می کند. اما همه این ها ترفندهایی است تا خانواده ها گرد یکدیگر جمع شوند و بلندترین شب سال را با شادی و صفا سحر کنند.
    در سراسر ایران زمین، جایی را نمی یابید که خوردن هندوانه در شب یلدا جزو آداب و رسوم آن نباشد. در نقاط مختلف ایران، انواع تنقلات و خوراکی ها به تبع محیط و سبک زندگی مردم منطقه مصرف می شود اما هندوانه میوه ای است که هیچ گاه از قلم نمی افتد، زیرا عده زیادی اعتقاد دارند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی زمستانی که در پیش دارند سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد.
    مردم شیراز در شب یلدا به شب زنده داری می پردازند و بعضی نیز بسیاری از دوستان و بستگان خود را دعوت می کنند. آنها در این شب سفره ای می گسترانند که بی شباهت به سفره هفت سین نوروز نیست و در آن آینه و قاب عکس حضرت علی (ع) را جای می دهند. انواع و افسام آجیل و تنقلاتی چون نخودچی، کشمش، حلوا شکری، رنگینک و خرما و میوه هایی چون انار و به و بخصوص هندوانه خوراکی های این شب را تشکیل می دهند.
    در آذربایجان مردم هندوانه چله (چیله قارپوزی) می خورند و باور دارند که با خوردن هندوانه لرز و سوز و سرما به تن آنها تاثیری ندارد.
    در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را قسم می دهند که زیاد سخت نگیرد و معمولا گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و کشمش می خورند.
    در گیلان هندوانه را حتما فراهم می کنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» یکی دیگر از میوه هایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می شود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره می ریزند، خمره را پر از آب می کنند و کمی نمک هم به آن می افزایند و در خم را می بندند و در گوشه ای خارج از هوای گرم اطاق می گذارند. ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه می شود. آوکونوس ازگیل در اغلب خانه های گیلان تا بهار آینده یافت می شود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون می آورند و آن را با گلپر و نمک در سینه کش آفتاب می خورند.
    دکتر محمود روح الامینی روایت جالبی از یلدای مردم کرمان ذکر می کند. بنا به روایت او مردم کرمان تا سحر انتظار می کشند تا از قارون افسانه ای استقبال کنند. قارون در لباس هیزم شکن برای خانواده های فقیر تکه های چوب می آورد. این چوب ها به طلا تبدیل می شوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه می آورند.
    «جمشید کیومرثی» مردم شناس زرتشتی درباره یلدا می گوید:« نزد ایرانیان، زمستان به دو چله کوچک و بزرگ تقسیم می شود. چله بزرگ از اول دیماه تا 10 بهمن ماه را در بر می گیرد و از 10 بهمن به بعد را چله کوچک می گویند. یلدا، شب نخست چله بزرگ است.»
    بنا به روایت او زرتشتیان در این شب جشن می گیرند و فدیه می دهند:« فدیه، سفره ای است که در هر خانه گسترده می شود و در آن خوراکی های مرسوم شب یلدا چیده می شود. زرتشتیان در این شب دعایی به نام «نی ید» را می خوانند که دعای شکرانه نعمت است. خوراکی هایی که در این جشن مورد استفاده قرار می گیرند، گوشت و 7 میوه خشک شده خام (لورک) را شامل می شوند.»
    آشوریان ایران نیز در جشن یلدا با سایر اقوام ایرانی شریک هستند. «آلبرت کوچویی» رئیس سابق انجمن آشوریان تهران ضمن تایید این نکته می گوید:« ما معتقدیم یلدا، سنت دیرینه آشوری است. یلدا یعنی تولد و آشوری ها معتقدند به دلیل نزدیکی عید میلاد مسیح و شب یلدا، آشوری ها بعد از مسیحیت، یلدا را به عنوان شب تولد مسیح جشن می گرفتند ولی بعدها به علت تغییراتی که در گاهشماری ها پیش آمد و سال های کبیسه را هم محسوب کردند، این تاریخ تغییر کرد و شب یلدا سه روز عقب تر آمد و ما این سال ها در 4 دی ماه میلاد مسیح را جشن می گیریم.»
    وی در ادامه می افزاید:« آشوریان نیز در شب یلدا آجیل مشکل گشا می خرند و تا پاسی از شب را به شب نشینی و بگو بخند می گذرانند و در خانواده های تحصیل کرده آشوری تفال با دیوان حافظ نیز رواج دارد.»