فصاحت و بلاغت یا بعد هنری قرآن :
« فلیاتوا بحدیثٍ مِثلِه اِنْ کانوا صادقین « (34/طور)
قرآن مجید آهنگی زیباتر از هر شعر و بیانی رساتر از هر نثر دارد . الفاظ بگونه ای انتخاب شدهاند و آنچنان بکار رفتهاند که هر انسانی را تحت تأثیر قرار می دهد بقول استاد شهید آیت الله مطهری رحمه الله علیه: هندسة الفاظ در قرآن بی نظیر است نه کسی می تواند یک کلمه از قرآن را پس و پیش کند بدون آنکه به زیباییهای آن لطمه وارد سازد و نه آنکه کسی توانسته مانند آن را بسازد.
فصاحت به معنای شیوایی و بلاغت بمعنی رسائی است و جذابیت و دلربایی قرآن نیز امری دیگر در کنار این دو، می باشد عربهای معاصر قرآن که دارای ذوق طبیعی و قریحهی دست نخوردهی عربی بودند بی اختیار شیفتهی آن وحی شدند و بطور کلی در طول تاریخ اسلام حتی دشمنان نیز زبان به ستایش آن گشوده و هریک بصورتی از فصاحت و بلاغت فوق العاده ای قرآن سخن گفته اند و به عجز و ناتوانی خود ودیگران اقرار کرده اند.
بطوریکه ولید که بزرگترین ادیب و حکیم عرب از دشمنان اسلام و قرآن است پس از شنیدن آیاتی چند می گوید: بخدا سوگند از محمد (ص) سخنی شنیدم که هرگز شبیه سخن انس و جن نبود شاخسارش پرثمر و ریشه اش پر برکت، بر هر سختی برتری می یابد و هیچ سختی از آن برتر نخواهد گشت و یا در موردی دیگر در سیره ابن هشام آمده که ابوسفیان، ابوجهل و اخمس بن شدیق از سران مخالفین اسلام یک شب از خانه های خود بیرون آمدهاند. تا بصورت دلنشین قرآن که توسط پیامبر(ص) در خانه اش در نماز شب می خواند گوش فرادهند . هر سه آمدند و هر یک در گوشه ای پنهان شده به آیات گوش دادند و شب را بدون اطلاع از وضع یکدیگر با شنیدن قرآن سپری کردند و سپیده دم که بسوی خانه های خود می رفتند یکدیگیر ار سرزنش ومورد اعتراض قرار دادند که مبادا بار دیگر چنین عملی را انجام بدهند ولی این فصاحت و بلاغت قرآن بحدی بود که باعث شد شبهای دیگر نیز این کار را انجام دهند در آخر بیکدیگر گفتند: برای جلوگیری از حوادث ناگوار و امکان گرویدن دیگران به اسلام باید باهم پیمان ببندیم که برای همیشه این کار را ترک کنیم و چنین کردند.
اینها چند نمونة از دهها مواردی است که ادب شناسان موافق و مخالف و مسلمان و غیرمسلمان درباره قرآن و بعد هنری آن زبان به ستایش گشود. و از فصاحت و بلاغت و جذابیت قرآن سخت گفتهاند و بهمین جهت بود که مخالفین برای جلوگیری از جذب افراد به قرآن در بعد هنری کافی است که به جلمه قرآنی « فی القصاص حیوه » و جمله قرینه آن از سوی ادیبان عرب « القتلُ و اتقی للقتلِ » توجه کنیم تا به آسانی امتیازات فراوان جمله قرآنی را بر جملة انسان ساختهی « القتلُ افطی لِلقتل » درک کرده و به عَظمت قرآن در بعد هنری واقف گردیم.
از جملة اینکه تعداد حروف جمله ای قرآنی 12 تا ولی جملة ادیبان عرب 14 حرفی است نیز بیان صریح فلسفه قصاص و آوردن حکم حیاة بصورت نکره که دلالت بر عظمت و نوع خاص حیات دارد از دیگر خواص برتر آیه ای قرآنی است .
نتیجه :
حقیقت این است که فصاحت و بلاغتِ قرآن همة سخن پردازان و ادیبان را عاجز کرده بود . قرآن شعر نبود، نثر معمولی هم نبود و برای خود آهنگی خاص داشت که در دل و جانِ شنوندگان نفوذ می کرد این خوش آهنگی و قوت کلام حتی برای کسانی که زبان عربی نیز نمی دانند، در مقایسة قرآن با سایر عبارات عربی قابل درک است . نه تنها مشرکان زمان پیامبر نتوانستند در فصاحت و بلاغت بر قرآن غلبه کنند، بلکه بعد از آن نیز کسی پیدا نشد که زیباتر از قرآن سخنی بگوید و بنویسد.
امروز نیز که دشمنان مستکبر اسلام می کوشند عقاید مردم و مخصوصاً جوانان را در همة کشورهای اسلامی سست کنند و برای نوشتن کتاب وساختن فیلمهایی که اسلام را غیرمنطقی عامل عقب ماندگی مسلمانان جلوه دهد سرمایه گذاری می کنند، اگر می توانستند کتابی به زبان عربی فصیح تر از قرآن بوجود آورند قطعاً همین کار را می کردند.
به هر حال قرن امروزه در آن نشانههای عجیبی دیده میشود که می تواند ایمان ما را به معجزه بودن آن بیشتر کند.
نویسنده:رزاق حامدی(دانشجوی دانشگاه سیستان و بلو چستان)
ن